گروه فنی و مهندسی فرافنون (مهندسی عمران و زلزله)



مروری اجمالی بر موضوع میانقابها و وادارها و نحوه برخورد با آنها هنگام بارگذاری و طرح لرزه­ای سازه­ها در آئین نامه زله (2800)

مهدی هادی (گروه فنی و مهندسی فرافنون) دکتری مهندسی سازه

چکیده:

اجرای دیوارهای پیرامونی و داخلی در اجرای ساختمان امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. در مواقعی که دیوارهای مذکور در درون یک قاب متشکل از 2 ستون و تیر اتصال دهنده آنها قرار می­گیرد اصطلاحاً میانقاب نامیده می­شوند. میانقابها هنگام اعمال بارهای جانبی به ویژه بارهای ناشی از وقوع زله به ساختمان بر رفتار لرزه­ای سازه اثر می­گذارند و در برخی موارد باعث تغییر در مشخصات دینامیکی سازه می­شوند. بنابراین این اثرات باید مطالعه و در طرح لرزه­ای مورد توجه قرار گیرند. به دلیل اهمیت موضوع آئین­نامه­های لرزه­ای دنیا هر کدام به نحوی آن را در مباحث خود مطرح و با اعمال شرایط و روابطی اعمال اثر آنها را در محاسبات بار لرزه­ای اام نموده­اند. به دلیل حفظ پایداری میانقابها و نمای سازه هنگام وقوع زله لازم است مسلح و توسط اعضای سازه­ای فرعی (وادار) به نحو شایسته­ای نگهداری شوند. در این نوشتار بطور خلاصه به این موضوع پرداخته شده است.

  1. مرور مختصر بر انواع میانقابها و رفتار آنها

 میانقاب عبارت است از پانلهایی که بصورت جزئی یا کامل در دهانه قابهای سازه­ای (فولادی یا بتنی) قرار می­گیرد و توسط تیرها و ستوهای قاب احاطه می­شود. میانقابها را به لحاظ کاربردی می­توان به گروه بندی­های مختلفی اعم از عملکرد سازه­ای و غیرسازه­ای و یا گروه بندی به لحاظ جنس و مقاومت  تقسیم نمود.

    1. میانقابها به لحاظ جنس مصالح و مقاومت

 میانقاب­ها به لحاظ جنس و نحوه ساخت به انواع زیر تقسیم می­شوند: میانقاب بنایی سست، میانقاب بنایی ساده، میانقاب چندلایه، میانقاب بتنی، میانقاب فی

  • میانقاب بنایی سست: میانقابی است که با مصالح سست نظیر بلوک سفال مجوف اجرا شود و یا آنکه در ملات آن سیمان بکار نرفته باشد. چنین میانقابی در بارگذاری چرخه­ای مقاومت خود را خیلی زود از دست می­دهد و نقش پایداری در مقاومت لرزه­ای ندارد.
  • میانقاب بنایی ساده: میانقابی است متشکل از آجر فشاری یا بلوک سیمانی پر شده با ملات ماسه سیمان. در صورت تامین مهار عرضی (مهار خارج از صفحه مطابق با ضوابط دستور العمل بهسازی لرزه­ای) این میانقاب از نوع پایدار محسوب می­شود و می­تواند در محاسبات سازه­ای و بهسازی به حساب آید. همچنین در صورت رعایت ضوابط میانقاب مسلح عنوان شده در دستورالعمل مذکور، می­تواند مسلح محسوب گردد.

دیگر میانقابهای چندلایه، بتنی و فی نیز با رعایت ضوابط اجرایی مربوط به خود در زمره میانقابهای سازه­ای و بعضاً مقاومت بالا قرار می­گیرند.

    1. تقسیم بندی میانقابها به لحاظ عملکرد (سازه­ای و غیر سازه­ای)
  • میانقابهایی که به طور کامل با بدنه قاب در تماس باشند و قادر به تحمل بارهای جانبی باشند میانقاب سازه­ای و عضو اصلی محسوب می­شوند، بنابراین اینگونه میانقابها باید دارای مقاومت کافی در مقابل نیروهای زله و توانایی اندرکنش­های ایجاد شده بین قاب و میانقاب را داشته باشند و تقریباً در تمام زمان رویداد زمینلرزه، با قاب در تحمل نیروهای وارده همراهی کنند. با توجه به حضور میانقاب در داخل قاب به این مجموعه، قاب مرکب گفته می­شود.

میانقابهای سازه­ای معمولاً در سازه­های مصالح بنایی بکار می­روند و جنس آنها از آجرهای فشاری، بلوکهای بتنی و مصالح مشابه است که تحمل نیروهای اندرکنش دیوار- قاب را داشته باشند. اندرکنش بین قاب و دیوار بدینگونه است که هنگام اعمال نیروی جانبی (زله) به قاب مرکب، گوشه های دیوار داخل قاب، تحت نیروی فشاری در امتداد قطر قاب می­گیرند و اعضای عمودی قاب در طرفین دیوار (میانقاب) تحت کشش و فشار قرار می گیرند، به دلیل تشابه رفتار مذکور با رفتار سازه خرپایی به آن، کنش خرپایی گفته می شود.

میانقابهای سازه­ای در دیگر قابهای سازه ای فولادی، بتنی، دو گانه و. نیز می توانند قرار بگیرند و بطور کامل (در 4 ضلع) توسط قاب احاطه گردند. اما شرط این کار اولاً استفاده از مصالح دارای مقاومت و سختی کافی برای این منظور است ثانیاً درنظر گرفتن کلیه اثرات اعمالی بر مشخصات دینامیکی سازه، اعم از سختی جانبی، دوره تناوب سازه، تغییر شکل مودهای ارتعاش و. هنگام آنالیز و طراحی سازه می باشد. از دیگر اثرات کاربرد میانقابهای سازه­ای می­توان به تغییر در مرکز سختی سازه در پلان و در برخی موارد ایجاد نامنظمی­های سختی در ارتفاع سازه اشاره نمود.

بنابراین در صورت استفاده و اجرای میانقاب سازه­ای (یا میانقاب غیرسازه­ای چسبیده به قاب) در ساختمان لازم است تاثیر تمام موارد مذکور و مشابه آنها در رفتار لرزه­ای سازه مورد بررسی قرار گیرد و سازه طراحی شود. اینگونه میانقابها بدلیل در معرض قرار گرفتن فشار قطری ناشی از کنش خرپایی، لازم است رفتار و مقاومت خارج از صفحه آنها نیز مورد توجه قرار گیرد و تمهیدات لازم از قبیل استفاده از دیوار نگهدارها (وال پست)، تسلیح جانبی دیوار (در امتداد خارج از صفحه) و. منظور گردد و از پرتاب خارج از صفحه آنها هنگام وقوع زله جلوگیری شود.

بعنوان نمونه از جمله ساختمانهای دارای میانقاب که توانستند در مقابل زله پایداری خود را حفظ کنند برخی ساختمانهای دارای قاب ساختمانی با اتصالات خورجینی در زله منجیل بودند. در این قابهای مرکب، دیوارها با تحمل مناسب برش و اتصال کامل در درون قاب باعث ایجاد کنش خرپایی در اعضا و کشش- فشار در اعضای عمودی شدند و به علت مقاومت کافی میانقابها با وجود قابهای نسبتاً ناپایدار جانبی (بعلت وجود اتصالات خورجینی) باعث پایداری نهایی ساختمان و مقابله با زله شدند.

 در ساختمانهای سالم(کم آسیب دیده) و پایدار مانده در زله منجیل، جنس آجر (فشاری)، ضخامت دیوارها (حداقل20 سانتیمتر)، لاغری کم دیوارها و ملات ماسه سیمان با کیفیت از جمله عواملی بود که منجر به رفتار لرزه­ای رضایتبخش میانقابها و قاب مرکب در این ساختمانها گردید.   

  • میانقابهایی که دارای سختی کم (و لاغری زیاد) و به لحاظ مقاومت ضعیف هستند در هر 2 حالت چسبیده به داخل قاب و جدا از قاب، میانقاب غیرسازه­ای نامیده می­شوند زیرا بعنوان یک عضو تحمل کننده بار جانبی (زله یا باد) در سازه نقشی ندارند و سهم آن در این زمینه صفر یا ناچیز است و یا قابل اعتماد برای اعمال در محاسبات سازه­ای نیستند.

میانقابی جدا از قاب محسوب می­شود که در 3 طرف (بالا و طرفین قاب) از قاب فاصله داشته و دارای درز جدایی باشد. فواصل مذکور جهت ایجاد امکان تغییر شکل جانبی قاب هنگام وقوع زله است به نحویکه هیچگونه ممانعتی در حرکت جانبی قاب ایجاد ننماید. میانقاب جدا باید در امتداد عمود بر صفحه خود به گونه­ای مهار گردد که پایداری آن در مقابل بارهای جانبی و پرتاب خارج از صفحه تامین و تضمین گردد.

رفتار میانقابهای بنایی سست(سفال) را در مقابل زله می­توان به اتصالات خورجینی در قابهای فولادی تشبیه نمود. این نوع اتصال به علت ساختار هندسی­ خود، سختی اولیه کاذبی ایجاد می­نماید و باعث جذب برش ناشی از زله متناسب با سختی مذکور می­شود اما به دلیل ضعف مقاومت و اتصالات ضعیف آن در همان لحظات اولیه وقوع زله دچار شکست نسبتاً ترد می­گردد و این برش را بلافاصله به دیگر اعضای سازه که برای آن طراحی نشده­اند انتقال می­دهد و در نهایت منجر به آسیب (شکست و برخی موارد فروریزش) سازه می­شود.

میانقاب بنایی سست چسبیده به دیوار هم، بعلت دارا بودن سختی بویژه هندسی اولیه، باعث جذب برش می­گردد ولی مقاومت بسیارکم و رفتار تردشکن آن هنگام وقوع زله سبب بروز رفتاری غیرشکل­پذیر و نامناسب خواهد شد. بدیهی ترین خرابی همان مود شکست و پرتاب خارج از صفحة خود دیوار غیرسازه­ای است که حتماً لازم است توسط وال پست و راهکارهای دیگر از این خرابی جلوگیری نمود و در ارائه طرح و نقشه­ها بدان توجه داشت.

بنابراین باید اثرات اشاره شده در فوق همانگونه که تا حدودی در آئین نامه مطرح شده در تحلیل و طرح سازه دیده شود. نکته مهم اینکه آئین نامه فقط اثر افزایش سختی میانقابها را در تحلیل سازه لحاظ نموده است (آنهم دارای خطا) ولی مواردی همچون اثرات تغییر سختی و نامنظمی در پلان و ارتفاع و یا حتی ایجاد طبقه نرم و در برخی حالات، ایجاد ستون کوتاه و . را مورد توجه قرار نداده است و این موضوع در برخی موارد می­تواند آسیبهای غیرقابل پیش بینی به سازه وارد کند.

با توجه به مطالب گذشته می­توان عنوان نمود که دیوارهای سفالی متداول در اجرای ساختمان های بتنی و فولادی ارزش میانقاب مقاوم و سازه­ای ندارند و در هرگونه روش اجرایی آنها (چسبیده به قابهای اطراف یا جدا از قابهای اطراف) لازم است به نحو شایسته­ای توسط اعضای وادار و تقویت آنها به شیوه­های دیگر مانند تسلیح دیوار توسط میلگرد، الیاف FRP و . از پایداری کامل و عدم ریزش آنها هنگام وقوع زله (و باد) اطمینان حاصل نمود.

 

    1. نحوه برخورد با میانقابها از دیدگاه آئین نامه 2800 و  تاثیر آن بر مشخصات دینامیکی سازه

الف- آئین نامه 2800 پس از ارائه روابطی جهت محاسبه تجربی و تحلیلی سازه (قاب خمشی) در هر 2 حالت عنوان می نماید در صورتی­که میانقابها ممانعتی برای حرکت جانبی سازه ایجاد نمایند طبیعی سازه باید در ضریب کاهش 8/0 ضرب شود. دلیل واضح این امر، افزایش سختی جانبی سازه به دلیل وجود میانقاب است. (لازم به ذکر است ضریب کاهش مذکور مطابق با تحقیقات انجام شده و مقالات علمی اعداد متفاوتی است و کمتر از عدد مذکور نیز بدست آمده است ولی در آئین نامه 2800 و مشابه، عدد 8/0 پذیرفته و اعلام گردیده است).  یادآور می­گردد که آئین­نامه ارزش سازه­ای و مقاومتی برای میانقابها قائل نشده و منطقی است زیرا معمولاً میانقابهای مورد استفاده در ساختمانها از نوع بنایی سست می­باشد.

  • در صورت استفاده از تحلیلی در حالت وجود میانقاب چسبیده به قاب، لازم است عدد بدست آمده توسط ضریب 8/0 کاهش یابد و در صورتی که حداکثر از 25/1 برابر تجربی بیشتر نباشد، جهت محاسبه برش پایه مورد استفاده قرار گیرد.

 

ذکر یک مثال:

  • اگر برای یک ساختمان دارای قاب خمشی با فرض میانقاب چسبیده به قاب، تجربی عدد 1/1ثانیه و تحلیلی 5/1 ثانیه بدست آید طبق آئین­نامه عدد نهایی مورد استفاده جهت برش پایه به شرح زیر خواهد بود:  

همانگونه که نشان داده شده است بدلیل وجود میانقاب چسبیده به قاب هر 2 بدست آمده در ضریب 8/0 ضرب می­شوند و از طرفی بدلیل محدودیت اعلام شده در آئین نامه، حداکثر تحلیلی مورد استفاده نباید از 25/1 برابر تجربی بیشتر شود بنابراین طبق محاسبه فوق عدد نهایی 1/1 خواهد بود.

اگر دقت گردد بطور خلاصه می­توان گفت: در صورت وجود میانقاب چسبیده به قاب، حداکثر مورد استفاده جهت برش پایه همان عدد بدست آمده از رابطه تجربی (بدون ضریب کاهش) است. اگر چه ذاتاً این 2 عدد با یکدیگر متفاوت هستند ولی از لحاظ مقدار با یکدیگر برابرند و دلیل آن این است که بطور اتفاقی 2 ضریب 8/0 و 25/1 در 2 کاربرد کاملاً متفاوت، مع عددی یکدیگرند.

بنابراین باید در بکارگیری ی که در محاسبه برش پایه مورد استفاده قرار می­گیرد دقت نمود. در حالت فوق نباید از های تحلیلی استفاده نمود. این عمل تقریباً وقتی که ضریب پاسخ طیف (B) در محدوده شتاب ثابت قرار دارد ممکن است تفاوتی نکند ولی در صورتی که سازه نسبتاً بلند و بیشتر باشد و ضریب پاسخ، حساس به باشد و در سمت راست ثابت طیف قرار گیرد منجر به محاسبات نادرست می­گردد.

 در صورت وجود میانقاب جدا از قاب (آزاد) (در صورت رعایت کامل شرایط اجرایی) به نحویکه هیچگونه ممانعتی برای حرکت جانبی قاب هنگام وقوع زله ایجاد ننماید و قاب بتواند کلیه تغییر شکلهای جانبی را در رفتار غیرارتجاعی آزادانه تجربه کند محاسبه مشابه حالت قبلی می­باشد (بند1) با این تفاوت که نیاز به ضریب کاهش 8/0 نیست. مثال فوق بدون وجود میانقاب مزاحم به شکل زیر خواهد بود:

 

  • مطابق با بند 3-5-3 آئین نامه 2800 (ویرایش 4) جهت کنترل تغییرمکان نسبی طبقات می­توان از محدودیت مربوط به محاسبه دوره تناوب ساختمان به روش تحلیلی صرفنظر نمود (نیازی نیست تحلیلی حداکثر به 25/1 برابر تجربی محدود شود) و مستقیماً از همان بدست آمده از روش تحلیلی در محاسبه برش پایه استفاده نمود (در مثال فوق 5/1 ثانیه). برای ساختمانهای با اهمیت خیلی زیاد رعایت محدودیت حداکثر تحلیلی اامی است. ذکر این نکته لازم است که طبق ضوابط آئین­نامه 2800 و البته منطق علمی همچنان در صورت وجود میانقاب چسبیده به قاب، اعمال ضریب 8/0 در بدست آمده به قوت خود باقی است. در مثال فوق در صورت وجود میانقاب چسبیده به قاب، مورد استفاده جهت محاسبه برش پایه برای کنترل تغییر مکان، حداکثر برابر با  خواهد بود.  
  • در صورت استفاده از جزئیات کامل اجرایی میانقاب جدا (در3 طرف، بالا و طرفین دیوار)  می­توان هنگام محاسبه برش پایه جهت کنترل تغییرمکان از اعمال ضریب کاهش 8/0 در تحلیلی صرفنظر نمود. 
  • همانگونه که در توضیحات فوق مطرح گردید جهت رفتار میانقاب جدا لازم است فواصل لازم از 3 طرف دیوار با بدنه قاب رعایت گردد. بعنوان نمونه برای قابهای خمشی بتنی و فولادی متوسط با ضریب افزایش تغییرمکان جانبی سازه (Cd) از ارتجاعی به غیرارتجاعی (حداکثر تغییر مکانی که سازه طبق آئین نامه لرزه­ای و زله طرح ممکن است تجربه کند) بین 4 تا 5/4 و حداکثر دریفت مجاز 025/0 برابر ارتفاع و ارتفاع مفید طبقه حدود 280 سانتی متر: مقدار فاصله بین دیوار و قاب برای حرکت آزادانه قاب حدود 7 سانتی متر است.

بنابراین برای هر طرف قاب لازم است یک فاصله آزاد حدود 5/3 سانتی متر ایجاد گردد (از پشت نبشی یا عضو نگهدارنده دیوار، تا بر ستون بتنی). فاصله مذکور لازم است حتماً توسط مصالح انعطاف­پذیر ضدرطوبت مانند پلاستوفوم، پشم سنگ ضد رطوبت یا مشابه آنها پر شود در غیر اینصورت هنگام اجرای پوشش بدنه ممکن است توسط مصالح غیرارتجاعی و سخت مانند ملات ماسه سیمان، گچ و. پر شود و هدف مورد انتظار برآورده نگردد.

  • جهت حرکت آزادانه دیوار(میانقاب) بالای آن نیز باید بتواند اصطلاحاً به صورت کشویی حرکت کند بدین منظور می توان میزان فاصله آزاد زیر سقف (یا تیر) تا روی دیوار را برابر با 50 درصد (پیشنهادی) فاصله مورد نیاز عمودی در نظر گرفت، یعنی حدود 5/3 سانتی­متر در نظر گرفت.

نکته مهم اینکه سهم خیز قائم تیر در این مقوله نباید فراموش گردد، در بعضی مواقع که تیر باربر و طول آن زیاد باشد خیز قائم تیر چشمگیر خواهد بود و باید سهم آن در ایجاد فاصله آزاد در نظر گرفته و به آن اضافه شود. عدم توجه به این موضوع باعث انتقال بار قائم تیر به دیوار بویژه در زمان بهره­­برداری و حتی ایجاد ترک در دیوار و نازک کاری خواهد شد.

 گاهاً مشاهده می­گردد که در اجرا، طرفین دیوار آزاد ولی بالای دیوار بصورت هره و حتی با آجر زبره چیده و اصطلاحاً مهر می­شود که این کار صحیح نیست و متناقض با هدف مورد انتظار از رفتار دیوار بصورت جدا از قاب است.

حال با رعایت شرایط فوق می­توان ادعا نمود که میانقاب بطور جدا و کاملاً آزادانه حرکت می­کند و در نتیجه از اثرات میانقابی (چسبیده به دیوار) در تمام مراحل بارگذاری و محاسبات لرزه­ای سازه صرفنظر نمود و تحلیل و طراحی سازه را بدون اثرات میانقاب انجام داد.

  1. وادار

در برخی از کتب فنی و . به جای وادار از اصطلاح وال پست (دیوارنگهدار) استفاده شده است که بهتر است به جای آن از کلمه "وادار"  استفاده گردد.

اصطلاح وال پست(دیوار نگهدار) با توجه به کاربرد آن معمولاً در سازه­های صنعتی بکار می­رود. از متداولترین اجرای وال پستها می­توان به اجرای این اعضا در دهانه­های ابتدایی و انتهایی سوله­ها اشاره نمود که سالهاست در این سازه­ها اجرا می­گردند و شاید نام این عضو ابتدا در این سازه­ها مطرح شده است.

در واقع با توجه تسلیح دیوار و رفتار دال گونه آن و اجرای وادار (عمودی) و اتصالات افقی زیر سقف، می­توان وادارها و اتصالات افقی زیر سقف را تکیه گاههای اطراف دال محسوب نمود. افزایش تعداد وادارها بعنوان تکیه­گاه باعث کاهش تقاضای نیروها( لنگر و برش خارج از صفحه) می­شود. با این ساز وکار و طراحی و اجرای دیوار مسلح (دال مسلح، دارای 4 تکیه گاه طولی ساده) پایداری دیوار در مقابل بارهای خارج از صفحه (عمود بر صفحه) مانند زله، باد و. تامین می­گردد.

    1. ضوابط آئین نامه 2800 در مورد لاغری دیوارهای غیرسازه­ای
  • در بند 7-5-3 آئین نامه طول مجاز هر دیوار غیرسازه­ای بین 2 کلاف قائم را حداکثر به 6 متر یا 40برابر ضخامت آن دیوار، هر کدام که کمترند محدود نموده است.
  • نسبت ضخامت به ارتفاع دیوار غیرسازه­ای نباید از  کمتر باشد. ارتفاع دیوار غیرسازه­ای بدون کلاف افقی حداکثر 5/3 متر و در صورت از این مقدار لازم است کلاف افقی اجرا گردد.
  • در ویرایش 4 آئین نامه 2800 در فصل چهارم، ضوابط طراحی اجزا غیرسازه­ای مطرح گردیده و در بند 4-2 به روابط محاسبه نیروی زله اعمالی به این اجزا پرداخته شده است.

اگر چه ضوابط محدود کننده­ای و برای اجرای دیوارهای غیرسازه­ای در بند 7-5-3 مطرح گردیده است ولی تجارب زله­های اخیر مانند کرمانشاه نشان می­دهد این ضوابط به تنهایی کافی نبوده است و دیوارها پایداری مناسبی در مقابل نیروهای ناشی از زله از خود نشان نداده­ و منجر به آسیبهای جبران ناپذیری شده­اند. به نظر می­رسد این ضوابط عمدتاً با دیدگاه کنترل لاغری بیان شده و صرفاً محدودیت لاغری دیوار را تامین می­کنند ولی موارد دیگر مانند مقاومت دیوار در برابر نیروهای وارده مغفول مانده است.

همانگونه که در مطالب قبلی عنوان گردید در ویرایش 4 آئین نامه ضوابط طراحی اجزا غیرسازه­ای به شکل مفصل­تری مطرح شده است. در صورت تلفیق و رعایت کل ضوابط مطرح شده مشخص می­گردد که دیوارهای غیر سازه­ای بعنوان مثال با طول 6 متر و ضخامت 15 سانتی متر قادر به تحمل نیروهای زله و یا باد طرح، نیستند و لازم است تمهیدات دیگری در اجرای دیوار منظور گردد.

از جمله راههای تقویت دیوارها می توان به اجرای وادار بین آنها (کوتاه کردن فاصله تکیه گاهها)، اجرای میلگرد بستر بین رج­های دیوار بصورت مدفون در ملات، پر کردن حفره­های آجر توسط ملات با توجه به نوع قراردادن آجرها و . اشاره نمود.  

نکته قابل توجه اینکه زنجاب کردن آجرها قبل از اجرا، دادن دوغاب سیمان در حین یا بعد از اجرا و کیورینگ (مراقبت از دیوار به روش مرطوب نگهداشتن و آب پاشی سطوح دیوار به ویژه در فصول گرم و آفتابی) دیوار بر کیفیت و مقاومت دیوار بسیار موثر است و لازم است توسط مهندسین ناظر (معماری) مورد توجه قرار گیرد.

بنابراین لازم است در طرح و اجرای ساختمانها به طرح و جزئیات اجرایی دیوارهای غیرسا­زه­ای و میانقابها (چسبیده یا جدا از دیوار)  توجه ویژه گردد و در نقشه­ها با جزئیات مناسب و واضح ارائه گردد.

نکته مهم:  وقتی سازه در معرض زمین لرزه قرار می­گیرد دیوارهای عمود بر جهت زله تحت شتاب ناشی از زله و در نتیجه یک نیروی معادل فشار بر سطح در خارج از صفحه خود به صورت رفت و برگشتی قرار می­گیرند. این همان فشاری است که در فصل چهارم آئین نامه 2800 محاسبه می­گردد و دیوار غیر سازه­ای براساس آن طرح می­گردد. پس از محاسبة نیروی باد وارد بر سطح دیوار هر کدام که بزرگتر بودند برای طراحی خارج از صفحه دیوار مورد استفاده قرار خواهند گرفت. که در صورت ضعیف بودن دیوار از روشهای تقویت از قبیل افزایش اعضای عمودی و افقی (وال پست که بعنوان تکیه گاه دیوار بکار می­روند) جهت کاهش نیروی تقاضا به دیوار  بکار گرفته می­شوند یا مسلح نمودن دیوار مانند استفاده از میلگرد بستر افقی یا تسلیح عمودی و یا ترکیب این دو تسلیح و روشهای ذکر شده در مطالب قبلی.

 اما هنگام وقوع زله دیوارها و میانقابهای قرار گرفته در راستا و جهت زله تحت اعمال نیروی درون صفحه­ای قرار می گیرند و به دلیل ضعف بسیار زیاد دیوارها وقتی چسبیده به قاب باشند، در دریفت جانبی حدود 004/0 تا 005/0 دچار ترک و خرد شدگی درون صفحه ای می گردند و هیچ مقاومت خارج صفحه­ای برای آنها باقی نخواهد ماند و با اندک نیروی خارج از صفحه به بیرون یا داخل ساختمان می­ریزد یا پرتاب می­شود. حتی در سیستم دیوار برشی اگر سختی زیاد نباشد (اکثر دیوارهای برشی طرح شده متداول در ساختمانهای امروزی توسط طراحان، که یکی از دلایل آن محدودیتهای معماری است) دریفت زله طرح از عدد فوق می­کند و منجر به خرابی دیوارها می­گردد.

عملکرد وادارها (بدون تسلیح دیوار) بیشتر وقتی فقط دیوار در صفحه عمود بر خود تحت اعمال نیروی ناشی از زله یا باد قرار می­گیرد مناسب است و درصورتیکه در معرض نیروی درون صفحه­ای قرار نگرفته باشد. و  احتمال وقوع چنین اتفاقی هنگام زله تقریباً صفر است. چون زله بطور همزمان در هر2 جهت به سازه وارد می­شود و با اعمال دریفت ناچیز به قابها میانقاب خرد می­شود و بسیار مستعد خرابی خارج از صفحه خواهد شد. البته وجود وال پست در کناره و در بین میانقابها احتمال فروریزش خارج از صفحه را کم می­کند.

میانقابها و دیوارها چه در حالت چسبیده به قاب و یا جدا از قاب ااماً باید برای فشار وارد صفحه ناشی از باد یا زله هر کدام حاکم بودند طراحی گردند. اما در حالت چسبیده به دیوار دچار خرابی و احتمال فروریزش خارج از صفحه می­گردند بنابراین کاملا منطقی است که میانقابها بصورت جدا از قاب اجرا گردند و در معرض نیروهای درون صفحه­ای ناشی از زله قرار نگیرند.

لازم به ذکر است در استانداردهای کشورهای دیگر مانند یوروکد 6 و ACI530 و. پایداری جانبی دیوار را چه به قاب چسبیده چه جدا از قاب باشد از روش تسلیح دیوار (عمودی، افقی یا هر 2 جهت) و نه استفاده از وال پست، تامین می­کنند مانند بکارگیری میلگرد بستر، زیرا مقاومت کششی دیوار ناگهان افزایش می­یابد و منجر به شکل پذیر شدن دیوار در هر 2 جهت درون و خارج از صفحه خواهد شد. استفاده از وال پست فقط نیروی تقاضا را کاهش می­دهد و مقدار کمی شکل پذیری را افزایش می­دهد و همچنان دیوار و میانقاب رفتار ترد شکن و ضعیف خود را داراست.

جهت اطلاع علاقه­مندان نتیجه بعضی مطالعات و محاسبات انجام شده (توسط اینجانب) به شرح زیر پیشنهادی می­گردد: برای دیوار سفال به ضخامت 15 سانتیمتر بهمراه ملات ماسه سیمان(پرتلند) با کیفیت مناسب، ضخامت هرز ملات  15 تا 16 میلیمتر و ارتفاع حداکثر 3متر: طبقات اول تا سوم ساختمان فواصل وال پستهای عمودی حداکثر 7/2 متر. طبقات چهارم و پنجم، 5/2 متر. طبقات پنج تا هشت، 2متر. طبقات هشت تا ده، 7/1 متر. در صورت استفاده از میلگرد بستر با میلگردهای طولی به قطر 5 میلیمتر، در تمامی رجهای دیوار (تقریباً فواصل 21 سانتیمتری) و رعایت مناسب اتصالات آن ها به بدنه سازه، می توان فواصل وال پستهای عمودی عنوان شده در توضیحات قبلی را تا 2 برابر افزایش داد. لازم به ذکر است در صورت وجود بازشو (برای پنجره­ها یا .) و لبه­های آزاد باید در تمام لبه­های فوق وال پست اجرا گردد. در صورت کاهش ضخامت دیوار مانند استفاده از آجرهای لفتون مجوف بصورت 5 یا 10 سانتی متری قطعاً فواصل وال پستها کمتر خواهد شد و باید محاسبات و تمهیدات اجرایی لازم صورت گیرد.

 

  1. نما و اتصال آن به دیوارهای اطراف

از موارد مهم در اجرای ساختمان، نماسازی و نحوه اتصال آن به دیوارهای اطراف سازه است. عدم توجه به این موضوع نیز به وضوح در زله های اخیر خود را نشان داده است و متاسفانه خرابیها و آسیبهای جانی پدید آورده است. اکثراً هنگام وقوع زله بصورت یکجا، از دیوارهای اطراف جدا و یا همراه دیوار خراب شده و سقوط کرده است.

در بند 7-8 فصل هفتم آئین نامه 2800 بصورت خلاصه برخی نکات اتصال نما به بدنه دیوارها مطرح شده است. از جمله می­توان به اجرای قلابها یا مفتولهای انتظار و دوخت کار گذاشته شده در هرز ملات دیوارهای اطراف با فواصل حداکثر 50 سانتیمتر در 2 جهت اشاره نمود. در دستورا

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر

وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین

وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق

بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها